دربارهی کتاب:
مـن به داسـتـان بـه عنـوان يـک کـپـی از زندگی نگاه نمیکنـم. کپی کردن شکل عـادی بخشی از زندگی برای من نويسنده ارزشی ندارد. داستانی که مینويسم بايد جهانی تازه، شرايطی تازه، داشته باشد. بايد اشيا و رفتار اشيا شکل بديعی به داستان بدهد. بايد يک زيبايی تازه خلق کرد. زيبايیای که حتماً معنادار خواهد بود. استمرار در نوشتن به منظور کشف فضاهای تازه درحين نوشتن است. چرا که نوشتن کشف است. ممکن است نويسندهای در شروع کار کليت داستانی را در ذهنش نداشتهباشد. ايـن خصـوصيت کشـاف نوشتـن اسـت که اجزا و شکل و پيکرهی داستان را پيدا میکند و در نهايت ايجاد داستان بديع میکند... همهی اينها را، بايد به صورت يک هارمونی ايجاد کرد. در اين هارمونی کلمات هر جزيی، هر تصويری و هر کلمهای جای خودش را دارد...
از مصاحبهای با ابوتراب خسروی
نظرها (0)
ثبت نظر: