دربارهی کتاب:
« ... مندنیپور نویسندهای است كه دستهای آهنی دارد ولی به این دستها دستكشی مخملی پوشیده ... »
سیمین دانشور
در آسمـان، گاه به نیمـروز، مـاه زلالی دیده میشـود: گـویی شاهدی مشرقی است در كنار خورشید واقعیت. داستانهای این مجموعـه ــ خیره به چشـم پلنگی كه خون كودكِ انسان در رگ دارد؛ كیمیـا و عشـق در مهِ جنگلهـای بلـوط؛ ظهور ناگهانی سه مسافر در هواپیمایی اوج گرفته؛ گفتوگو در كنار چاهی بیانتها؛ و برای كوسهها، رد خون سربازِ به دریا مانده ــ همه رازی دارند، آنچنان كه ماه در نیمروز ...
نظرها (0)
ثبت نظر: