دربارهی کتاب:
در این كتاب، میخواهم داستانی را بیان كنم كه نشان میدهد ما چگونه از مفهوم ارسطویی عدالت توزیعی به معنای نوین آن رسیدیم. از انگیزههای من برای روایت این داستانْ یکی جالببودن آن است و یکی هم اینكه هیچگاه در قالب كتابی كامل بررسی نشده است. اما این واقعیت كه چنین اثری وجود ندارد خودْ دلیل دیگری است بر نیاز به وجود چنین كتابی. بهاحتمال فراوان، علت نبودِ كتابی از این دست آن است كه مردم عموماً متوجه نیستند كه معنای عدالت توزیعی تغییر كرده است، یا شاید اینكه در طول بخش مهمی از تاریخِ انسان عملاً هیچكس، حتی بهعنوان ایدهآلی دستنیافتنی، بر این باور نبوده كه همه باید نیازهای اساسیشان را تأمینشده ببینند.
عدالت توزیعی به مفهوم مدرنش خواهان آن است كه دولت تضمین كند دارایی بهگونهای در كل جامعه توزیع شود كه همه از سطح مشخصی از امكانات مادی برخوردار شوند. بحثهای جاری دربارهی عدالت توزیعی بهطور معمول حول این موضوع متمركز است كه چه مقدار از امكانات باید تضمین شود و برای توزیع این امكانات به چه میزان از دخالت دولت نیاز است؛ دو موضوعی كه به هم ارتباط دارند.
نظرها (0)
ثبت نظر: